امروز یکی از اون روز های حال گیری بود، قرار بود با همسری بریم ایران و چون مرخصی نداشت فقط واسه یک هفته بمونیم که البته همینش هم واسه من غنیمت بود، ولی امروز هر چی سعی کردیم بلیط تهیه کنیم اون تاریخی که ما میخواستیم جا ندادن و تاریخی جا داشت که اگه ما میگرفتیم فقط واسه سه روز میتونستیم ایران باشیم که این اصلا با عقل جور در نمی یومد، آخه ۸ ساعت با هیراد تو هواپیما اونم واسه ۳ روز نه نمیشه، حالا یه شانس دیگه مونده، دعا کنین واسم که جور شه، وگرنه دیگه میره تا کریسمس، ای خدا یعنی میشه؟ حالا میخوام برم به فرشته مربوطه یه نامه بلند بالا بنویسم شاید که پارتی بازی بشه به ما زود جواب بدن.
بخور بخور امروز 
افطار  یک لیوان شیر با ۳ تا خرما ۱۷۰
شام  دو تا تکه جوجه قفقازی با ففل دلمه ای و قارچ ویک اسلایس املت سبزیجات ۲۵۰+۲۰۰=۵۵۰
میان وعده هنوز نمی دونم چی میخورم
آب ۵ لیوان
ورزش 
۴۵ دقیقه تردمیل 
۳۰ تا دراز نشست
۳ ست ۲۰ تایی کار با وزنه (پهلو)

5 نظرات:

نانا گفت...

سلام به روی ماهت قربونت بشم من
وای گلم منم وقتی حرفهای قشنگ تو رو می خونم کلی انرژی میگیرم و با روحیه ی خیلی بهتری رژیمم رو ادامه میدم ..
وای مطمئن باش که من امروز سحر برات یه عالمه دعا میکنم که ایشالا به حق علی کارت درست بشه و بتونی بیای ایران گلم
وای چقدر خوب میشه بتونی بیای ایران عزیز دلم
میدونم که حتما خیلی دلتنگ هستی برای اینجا
راستی عزیزم روزه هات هم قبول باشه مهربونم
نیلوفرم منم تو رو خیلی دوست دارم و خیلی دلم می خواد بیشتر با هم آشنا بشیم
وبلاگ من چون تاییدیه داره نظرات اگه اولش بنویسی خصوصی من نظرت رو تایید نمیکنم و فقط برای خودم نگه میدارم
اما وبلاگ تو حیف که نداره
اگه میتونی حتما درستش کن که منم بتونم برات خصوصی بنویسم
واقعا نمیدونم که چرا اینقدر با تو راحتم
بس که گلی دیگه
منم دوست دارم عکسمو برات بفرستم و کلی حرف بزنیم
اما تو نمیدونی با این سرعت اینترنت توی ایران چقدر ایمیل فرستادن مشکله
اما اگه وبلاگامون جای خصوصی داشته باشه عالی میشه
خیلی می بوسمت عزیز دلم

لونا گفت...

سلام نیلوفر جونم
از صمیم قلب آرزو میکنم کارتون درست بشه و بتونید بیاید ایران ...
امروز خیلی عالی بودی...واقعا آفرین

توئیگی گفت...

سلام عزیزم
امیدوارم چون دلت میخواد سفرت جور بشه . اما اگه یه وقت نشد بدون نباید میشده . تقدیر راه خودشو پیدا میکنه . اگه اومدی یک هفته وقت خیلی کمیه برای دوستان و اقوام خودت و همسری
اما اگه فرصتی داشتی خوشحال میشم ببینمت :)

گلباقالی گفت...

بازم خوشا بحالت که یه امیدی داری که بری ایران من که در زندانی به نام آمریکا زندانیم

رها گفت...

سلامممم
فکر کنم کار ایران اومدن جور شده که نیومدی وبلاگت ها
ایشالا که جور شده عزیزم.
بوس بوس