شنبه هفته دیگه دارم میرم ایران وکلی هیجان زده ام، چون فکر نمیکردم دیگه به این زودیها برم. حسین یک هفته تعطیل بود یک هفته هم مرخصی گرفت، این دفعه دو هفته ایرانم، دلم واسه پاییز و زمستان شیراز تنگ شده بود اینجا که آدم نمیفهمه تو کدوم فصلی و اصلا سرما چه جوری بوده، جالب اینجاست که هیچ کدوممون هم لباس گرم نداریم حالا باید برم لباس گرم بخرم و پالتو واسه دو هفته ایران بودن.
یکی از خانومهای اینجا وقتی فهمید دارم میرم ایران گفت آدم عاقل جشن اینجا رو ول میکنه و دهه اول محرم میره ایران؟ ولی اون حتما هیچ دلبستگی و یا دلتنگی نسبت به خانوادش نداره که این حرف رو زد چون دیدن خانواده ام ارزش داره به هزارتا از این جشنها، راستش اصلا از حرفش خوشم نیومد بهش گفتم آدم عاقل دیدن خانوادش واسش یه دنیا ارزش داره.
امروز بلاخره ورزش کردم و طلسمش شکسته شد 
آب ناشتا
صبحانه  یه پرتغال ۳۰
نهار  ماکارونی ۵۰۰
م.و  چای سبز با یه تکه شکلات ۵۰
شام  مرغ کنتاکی ۵۰۰
م.و  هلو  ۳۰
جمع کالری ۱۱۶۰
ورزش  ۳۰ دقیقه تردمیل
۳ ست ۲۰ تایی کار با دمبل 
 

8 نظرات:

سوگند گفت...

سلام نيلو جوني
واي چه خوشحالم كه ميتوني خانواده تو ببيني ...
مرسي از لطفي كه به من داشتي اما به جون خودم پوستمخيلي هم خوب نيست
بعدشم منم يه احساس خوبي بهت دارم ، خيلي هم دلم ميخواد از نزديك ببينمت . اونجا تو جمع هم يادت بودم ...
ايشالا قرار بعدي :))

مامان بانو گفت...

سلام نيلوفري
پيشاپيش خيرمقدم مي گم ايشالله بهت خوش بگذره

مامان بانو گفت...

نيلوفر جون ففلي نتونسته برات كامنت خصوصي بذاره منم نميدونم چيكار كنم آدرس ايميلت رو براش بذار
مرسي

ستایش گفت...

سلام نیلویی جونم اومدنت به ایران رو بهت تبریک می گم واقعا حرف قشنگی زدی ادم همه دلخوشیش به خانواده اش هست خیلی خوشحالم که به ایران میایی حتما خیلی ذوق داری نه؟مواظب خودت باش واقعا چه موقعه ای هم داری میایی توی محرم این شبهارواز دست نده عزیزم.

نانازی گفت...

خودم رو کشتم تا آدرس وبلاگت رو دوباره پیدا کردم!! حالا هم که داری میری ایران دیگه دستم بهت نمیرسه !! خواهر قرار بود با هم بریم بیرون قرار تپلانه بذاریم !!! زودی بیا ما هم گردهمایی تپلان مقیم مالزی رو راه بندازیم اینجا.....
درضمن این قالب وبلاگت خیلی باحالهههههههه

نانازی گفت...

ما که تلفنی ندیدیم ! ولی شماره من اینه 0173847440

سما گفت...

نیلوفر جونم خیلی خوشحالم که میای اینجا درسته فاصلمون زیاده و نمیتونیم همدیگه رو ببینیم ولی برات خوشحالم که قراره خونوادتو ببینی واقعا هم دیدن خونواده از همه چی مهمتره از هیراد کوچولوی بانمک چیزی ننوشتی جواب سوالتم نوشته بودم خانومی حتما خودت متوجه شدی عزیزم

باروون گفت...

رژيم اتكينز شكسته شد !! :دي
خوشحالم ميتوني خونوادتو ببيني..
شيرازم خيلي سرده..خصوصا شباش و اول صبح...
قدمتونم كه خوبه باز بارووون بياد !!